دفن شهدا در دانشگاه

ساخت وبلاگ

چرا شهدا را در دانشگاه ها خاك مي كنند؟ دانشگاه محله تحصيله نه قبرستون.

ايثار و شهادت در شمار عالي ترين مفاهيم الهي و حاصل متعالي ترين ارزشهايي است که مي تواند جامعه انساني را به تکامل و تعالي برساند و والاترين برکات را به آن ببخشد .پيام و آرمان شهدا به دليل عظمت مرتبه اي که شهدا بدان دست يافته اند عالي ترين پيامها و از جنس پيام انبياء الهي است . شهدا ، فرزندگان و برگزيدگان نسل خود بوده اند و اصلي ترين پيام آنها براي نسل امروز پيموندن طريق الله ، طريق عزت ، آزادي و سعادت و سربلندي دنيا و آخرت است . در شرايط کنوني که با مسائلي نظير تغيير نسل ها ، نياز روز افزون نسل جوان به ارزشهاي متعالي اسلامي در جهت پيمودن مسير پيشرفت همه جانبه و تحقق تمدن عظيم اسلامي ، تهاجم فرهنگي دشمنان و تلاش مذبوحانه ايادي داخلي آنان در جهت جدائي آينده سازان کشور از ارزشهاي والاي انقلاب اسلامي مواجهيم ، ترويج فرهنگ شهادت و ايثار به عنوان والاترين ميراث انقلاب اسلامي و هشت سال دفاع مقدس وظيفه‌اي است كه بر عهده همه دلسوزان نظام مي باشد . بي شک ترويج فرهنگ ايثار و شهادت از راههاي متعددي امکان پذير است که يکي از مؤثرترين آنها حضور اجساد مطهر شهدا در مراکز آموزش عالي و دانشگاههاي کشور مي باشد . در ادامه به بررسي آثار و نتايج اين حضور مي پردازيم : شهادت و هدايتگري در متون و آموزه هاي دين مبين اسلام جايگاه ويژه اي براي «شهيد» و «شهادت» در نظر گرفته شده است و از «قداست» خاصي برخوردار است. اگر كسي با مفاهيم اسلامي آشنا باشد، در عرف خاص اسلامي، احساس مي كند كه هاله اي از نور كلمه «شهيد» را فرا گرفته است. « وَلاَ تَحْسَبَنَّ الَّذِينَ قُتِلُواْ فِي سَبِيلِ اللّهِ أَمْوَاتًا بَلْ أَحْياء عِندَ رَبِّهِمْ يرْزَقُونَ فَرِحِينَ بِمَا آتَاهُمُ اللّهُ مِن فَضْلِهِ وَيسْتَبْشِرُونَ بِالَّذِينَ لَمْ يلْحَقُواْ بِهِم مِّنْ خَلْفِهِمْ أَلاَّ خَوْفٌ عَلَيهِمْ وَلاَ هُمْ يحْزَنُونَ[1] ؛ هرگز نپنداريد كساني كه در راه خدا كشته مي شوند مردگانند، بلكه زنده به حيات ابدي شدند و در نزد خداوند متنعم خواهند بود، آنان به فضل و رحمتي كه خداوند نصيب آنها گردانيده شادمانند و بشارت و مژده مي دهند به كساني كه هنوز به آنان نپيوسته اند و بعدا در پي آنها براي آخرت خواهند شتافت كه از مردن هيچ نترسند و از فوت متاع دنيا هيچ غم نخورند» . امام علي(ع) نيز مي فرمايد:« خدا شهدا را در قيامت بِاَبهاء و جلال و عظمت و نورانيتي وارد مي كند كه اگر انبيا از مقابل اينها بگذرند و سوار باشند به احترام اينها پياده مي شوند.» و آيات و احاديث بسيار زيادي كه همه بيانگر جايگاه ، قداست و ارزش والاي شهيد در اسلام هستند. چرا؟ چون «همه گروه هاي خدمتگزار در جامعه، مديون شهدا هستند؛ عالم در علم خود و فيلسوف در فلسفه خود و مخترع در اختراع خود و معلم اخلاق در تعليمات اخلاقي خود نيازمند محيطي مساعد و آزادند تا خدمت خود را انجام دهند ولي شهيد آن كسي است كه با فداكاري و از خودگذشتگي خود و با سوختن و خاكستر شدن خود محيط را براي ديگران مساعد مي كند. مثل شهيد مثل شمعي است كه خدمتش از نوع سوخته شدن و فاني شدن و پرتو افكندن است تا ديگران در اين پرتو كه به بهاي نيستي او تمام شده بنشينند و آسايش بيابند و كار خويش را انجام دهند. آري، شهدا شمع محفل بشريت اند؛ سوختند و محفل بشريت را روشن كردند. اگر اين محفل تاريك مي ماند هيچ دستگاهي نمي توانست كار خود را آغاز كند يا ادامه بدهد»[2] بر اين اساس است كه حق شهيد از حق تمام كساني كه از راه علم، فلسفه و انديشه، صنعت و اختراع و اكتشاف و اخلاق و حكمت عملي و... به بشريت خدمت كرده اند، بالاتر است. البته احترام و ارزش والاي شهيد، اختصاص به جامعه ما ندارد بلكه در ساير جوامع و فرهنگ ها براي شهيد مقام و جايگاه ويژه اي قائلند و اين دقيقا به خاطر نقشي است كه شهيد هم در زمان حياتش و در جهاد و مبارزه با دشمنان و دفاع از ميهن و دين خود انجام داده و هم بعد از كشته شدنش به عنوان الگو، نماد واسوه پايداري و حماسه سازي و جانفشاني در راه دفاع از كشور و آرمان هاي آن ايفا نموده است. به فرموده شهيد بزرگوار استاد مطهري « خون شهيد هر قطره اش تبديل به صدها قطره و هزارها قطره، بلكه به دريايي از خون مي گردد و در پيكر اجتماع وارد مي شود. لهذا پيامبر اكرم(ص) فرمود: «ما من قطره احب الي الله عز و جل من قطره دم في سبيل الله؛[3] هيچ قطره اي در مقياس حقيقت و در نزد خدا از قطره خوني كه در راه خدا ريخته شود بهتر نيست. شهادت تزريق خون است به پيكر اجتماع؛ اين شهدا هستند كه به پيكر اجتماع و در رگ هاي اجتماع - خاصه اجتماعاتي كه دچار كم خوني هستند - خون جديد وارد مي كنند» بزرگترين اثر و خاصيت شهيد حماسه آفريني اوست. در ملت هايي كه روح حماسه، مخصوصاً حماسه الهي مي ميرد بزرگترين خاصيت شهيد اين است كه آن حماسه مرده را از نو زنده مي كند، لهذا اسلام هميشه نيازمند به شهيد است، چون هميشه نيازمند به حماسه آفريني است، حماسه هاي نو به نو و آفرينش هاي جديد بر اين اساس ديگر شهداي گمنام، مجهول الهويه نيستند هر چند نام و نشان خانوادگي ندارند، اما بزرگترين شناسه و مشخصه ديني و ملي را با خود داشته و براي تمام جامعه و نسل هاي آينده كاملاً شناخته شده مي باشند و بر اين اساس بدن شهيد هم در اسلام از جايگاه و قداست ويژه اي برخوردار است؛ بدن شهيد يك «جسد متروح» است؛ يعني جسدي است كه احكام روح بر آن جاري شده است، همچنان كه جامعه شهادتش «لباس متجسد» است؛ يعني حكم روح بر بدن جاري شده و حكم جاري شده بر بدن، بر لباس و جامعه وي جاري شده است.[4] لذا براساس دستورات و آموزه هاي حكيمانه اسلام، شهيد با همان لباس خود دفن شده و احتياج به غسل و كفن ندارد. بنابراين شهدا سرمايه و ذخاير عظيم هر ملتي هستند كه بايد تا آنجا كه ممكن است از اين سرمايه ها براي جامعه و نسل هاي آينده به عنوان الگو و اسوه بهره گرفت. نيازمندي دانشگاه ها از منظر بنيانگذار کبير انقلاب ؛ « دانشگاه مبدأ همة تحولات است». اين بدان معناست كه دانشگاه مي‌تواند نقش تحول آفريني را در جامعه ايجاد كند امروزه نقش و جايگاه دانشگاه بسيار فراتر از گذشته است و مي‌تواند در تمام شئون جامعه اعم از سياست، فرهنگ و اقتصاد ايفاي نقش كند و منشاء دگرگوني و تحول در اشاعه ارزشهاي اجتماعي، علم و فناوري باشد.
در نظام جمهوري اسلامي، دانشگاه‌ تنها يك بنگاه تأمين كننده نيروي انساني متخصص براي جامعه و بنگاه‌هاي اقتصادي نيست، بلكه نهادي است كه مي‌تواند رهبري حركت و ايجاد تحول در زير ساختهاي فرهنگي، اجتماعي، سياسي و اقتصادي جامعه را در دست بگيرد. همچنين مركز ايجاد الگوهاي صحيح رفتار اجتماعي، حافظ سنت هاي علمي و فرهنگي جامعه، عامل تعميق وفاق اجتماعي، بهبود كيفيت زندگي مردم، تعالي دهنده سطح تبادل عقايد و تجربيات در درون جامعه و مركزي براي پرورش خلاقيت نسل جوان و ميدان دادن به انديشه‌هاي نو و جسارت‌هاي علمي است.
دانشجوي متعهد همه پديده‌ها را چونان آيات الهي مطالعه و بررسي مي‌كند و حتي به علوم تجربي با ماهيتي ديني و الهي مي‌نگرد.[5] و بدين گونه است که دانشگاه جايگاهي مقدس در جامعه اسلامي مي يابد.
[6] علي رغم تحولات عظيمي که پس از پيروزي انقاب اسلامي در دانشگاهها و مراکز مختلف آموزش عالي کشور به وجود آمده ، بررسي واقيعات بيانگر آسيب ها يي است که باعث گرديده وضعيت موجود دانشگاهها و کارکردهاي آن را با جايگاه ايده آل دانشگاه فاصله داشته باشد . مدرک سالاري و مدرک گرايي، تبليغات ديني ناکارآمد، فقدان انگيزه دانشجويان براي تلاش و سخت کوشي در راه علم، خودنمايي، جاه طلبي، برتري جويي و فردگرايي عوامل بازدارنده توسعه علمي ايران هستند.[7] همچنين به دليل اتخاذ برخي مدلهاي توسعه در کشور ، ارزش هاي اجتماعي از سنتي به سوي مدرن، از ساده زيستي به تجمل، از كمك و همياري و ايثار و گذشت براي جامعه به سودجويي فردي و از ارزش قناعت به ارزش ثروت و از انسجام به فرد گرايي و ازارزش دين و خدا به ارزش پول و دنيا حركت كردند.[8] و البته دستگاه ها و متوليان فرهنگي نيز ، در انتقال اين ارزش هاي انقلابي و ديني به نسل دوم و سوم انقلاب و حتي تعميق آن ها براي نسل اول انقلاب، سهل انگاري و كم كاري هايي داشته اند كه موجب فاصله گرفتن تدريجي برخي از افراد جامعه- به خصوص جوانان- از ارزش هاي اسلامي شده است. ارتباط نسل هاي انقلاب يكي از بركات دفاع مقدس شكوفايي ورشد استعدادهاي معنوي واخلاقي جامعه به ويژه نسل جوان آن دوران بود . دستاورد اين تلاش بزرگ ، نمايان شدن جلوه هايي از فرهنگ ايثار وشهادت است كه مي تواند ضامن عزت ، اقتدار، معنويت واخلاق جامعه باشد، اين فرهنگ يكي از راههايي است كه سلامت ومعنويت جامعه به ويژه نسل جوان را تضمين خواهد كرد . اگر چه فرهنگ جهاد وشهادت درذات دين اسلام وبه ويژه تشيع علوي وجود دارد، ولي براي نهادينه كردن اين فرهنگ غني وعزت بخش بايد تلاش نمود تا آن را به صورت فرهنگ عمومي درجامعه درآورد وبراي انجام اين امر مهم بايستي به نحوي اقدام نمود كه آثار وپيامدهاي مثبت آن براي نسل جوان وحاضر كه بستر انتقال اين فرهنگ به نسل هاي بعدي است ، پذيرفته شود. زمان مي‌گذرد کساني پا به عرصه هستي مي‌گذارند که نه فضاي انقلاب را درک کرده اند،نه طعم سختي‌ها و دشواري‌هاي آن را چشيده‌اند . اينجاست که تدفين شهدا اهميت پيدا مي‌کند. اگر اين نسل که جنگ را نديده است ، از آنچه بر کشورش گذشته بي‌اطلاع باشد، با فرهنگ اسلافش پيوند نخورد، يقيناً استحاله فرهنگي او را به سمت و سويي سوق خواهد داد که منافع ابر قدرتان اقتضا مي‌کند. يقين کنيم که دشمنانمان بيکار ننشسته اند تا ما با حيثيتشان در عرصه جهاني بازي کنيم. ازاين رو بايد همواره با نگاهي به گذشته قدم در راه گذاشت. احياي فرهنگ جهاد و مبارزه تاثير شگرف فرهنگ پربار ايثار و شهادت درگستره جهان بيني ملل ديني ازجلوه ممتازي برخوردار است اين فرهنگ با هويت قدسي خود توانايي سرشاري را درمتأثر ساختن نهادهاي اجتماعي وساختارهاي سياسي به انضمام بافت فرهنگي جامعه دارا مي باشد وبي شك برترين اصل براي كسب رشد اجتماعي محسوب مي شود . شهادت كه نتيجه سلامتي روان، روحيه شجاعت وانتخاب آگاهانه است، مقاومت وپويايي جامعه را به دنبال دارد. چرا كه ريشه درقدرت ، صبر واستقامت ومبارزه با كفردارد واين عوامل درمجموع مقاومت جامعه را بالا برده واجتماعي را محرك وپويا مي سازد.[9] اگر ديروز فرهنگ جهاد و مبارزه زنده شد و از زير بار استبداد و متجاوزين نجات يافتيم و جنگ گرم پايان گرفت بايد امروز به ياد داشته باشيم که دشمن از بين نرفته و همچنان در دشمني خود مصمم است. دشمني که ديروز از مرزهاي جغرافيايي راه وطن ما را پيش گرفته بود، امروز از مرزهاي فکري و فرهنگي در حال تجاوز و دشمنيست. و الحق و الانصاف که اين جنگ بسي خطرناک تر و جانکاه تر است. بايد در اين ميدان جنگ فرهنگي دست خالي و بي طرف نبود. بايد هوشيار بود. حضور شهدا عامل يادآورنده و کمکي بر اين مهم است. سرعت بخشي به توسعه کشور شهدا بزرگترين اسطوره هاي فداكاري، ايمان و عزت ايران اسلامي مي باشند و با گسترش و تعميق فرهنگ ايثار و خودباوري مي توان به توسعه، پيشرفت و آباداني كشور شتاب بيشتري بخشيد و آن را در راستاي اهداف والاي اسلامي هدايت نمود . براي توليد علم و تكنولوژي، مجاهدت و سخت‏كوشي براي پيشرفت كشور، حفظ آرمان‏هاي متعالي و تكيه بر معنويت و ايمان نقش ممتاز و پيشتاز خويش را ايفا مي نمايد. و در اين ميان نبايد از «توليد علم و فناوري همراه با ايمان و تعهد» غافل ماند؛ علمي كه شرط اول استقلال و پيشرفت جامعه است و ايماني كه منجي جهان معاصر است و به سخن سيد شهيدان اهل قلم، سيد مرتضي آويني: «ايمان، منجي جهان فردا است؛ چنان كه منجي ايران شد و انقلاب اسلامي را به سرچشمه جوشان انقلاب معنوي و ديني در سراسر جهان مبدل كرد.» خاکسپاري پيکر شهداي جنگ تحميلي در دانشگاه ها که محل توليد انديشه و فکر مي باشد، علاوه بر هويت بخشي و ايجاد انگيزه مضاعف در راستاي ايفاي وظايف دانشجويي ، همواره يادآور اين موضوع مهم مي باشد که عزت، استقلال و امنيت امروز کشور در سايه فداکاري هاي شهدا حاصل شده است . مقام معظم رهبري در خصوص تشييع و تدفين پنج شهيد گمنام در دانشگاه تهران مي فرمايد : « از اين اقدام هوشمندانه و متعهدانه سپاسگذاري و قدرداني مي کنم.اين تکريم شهيدان عزيز ايران است که جان خود را نثار هدف هاي والا کردند و رضاي خداوندي را بر آرزوهاي حقير مادي ترجيح دادند. سلام خداوند بر آنها باد.»[10] ¬ايجاد فضاي معنوي تدفين و حضور شهيدان در دانشگاه يك تذكر براي انسانهاست و تبيين فرهنگ ايثار و شهادت براي حفظ استقلال كشور مي‌باشد. يکي از مهمترين فوايد حضور شهدا در بين دانشجويان بوجود آمدن يک فضاي روحاني و معنوي است. مکاني براي توجه به معنويات. جايي براي عبادت و توجه به خدا و توسل به اولياي الهي . توجه به ارزش‌هاي ديني و پررنگ نمودن و برجسته کردن آن. برقراري رابطه با دوستان خدا که همان شهدا باشند و بهره بردن از آنها. برپايي مراسمات ديني و مذهبي. حتي جايي براي فکر کردن و آرامش گرفتن. تدفين شهداي گمنام در دانشگاه ، باعث ايجاد فضايي معنوي در كنار تحصيل و يادگيري علوم مختلف مي‌شود. دانشگاه قبرستان نيست ! علي رغم برکات و آثار متعددي که طرح مذکور براي دانشگاه و دانشگاهيان دارد ، عده‌اي که احتمالا قبور اين شهدا را مانعي براي تحقق افکار و اعمال انحرافي و شيطاني خود در دانشگاه مي دانند ، در صدد شبهه آفريني بوده و نسبت به طرح تدفين شهدا در دانشگاهها معترضند با بهانه هائي از اين قبيل كه مگر اينجا قبرستان است و چرا محيط علمي دانشگاه را به هم مي زنيد ؟ و يا اينکه «با تدفين شهدا در دانشگاه ، دانشگاه تبديل به گورستان مي شود» !!! البته اين از مسلمات است که دانشگاه قبرستان نيست. قبرستان جاييست براي دفن روزانه‌ي مردگان. اما شهيد که مرده نيست. اينان كه شهيدان را مرده مي پندارند آيا قرآن نخوانده اند كه « وَلاَ تَحْسَبَنَّ الَّذِينَ قُتِلُواْ فِي سَبِيلِ اللّهِ أَمْوَاتًا بَلْ أَحْياء عِندَ رَبِّهِمْ يرْزَقُونَ ». شهدا هيچگاه در قبرستان نبوده اند كه جايشان در گلستان شهدا و باغ رضوان و بهشت زهرا بوده است و به خاك آبرو و طهارت داده اند كه «طابت الارض التي فيها دفنتم». آيا تدفين شهدا در دانشگاه كمترين سپاس از ولي نعمتاني نيست كه با جان و مال و آبرو فداكاري كردند و عزت ، امنيت ، استقلال و آزادي و سربلندي امروز ما از فداكاري ديروز آنهاست. به علاوه مگر شكل گيري بينش و دانش و جهت گيري اين دو جداي از گرايش است؟ امامان بزرگوار شيعه نظام فكري و علم و دانش شيعه را بر محور گرايش و عاطفه به حضرت سيدالشهدا سامان دادند. اقامه ياد و نام حضرت سيدالشهدا عليه السلام محور گرايشات و كانون جوشش عاطفه جامعه شيعي بوده است كه به انديشه، دانش و رفتار شيعه جهت داده است و مگر امروز تحقق نهضت نرم افزاري در جامعه ايران كه افق خود را دست يابي به تمدن اسلامي قرار داده است بي نياز از نام و ياد شهيدان است كه بهترين موتور محرك و انگيزه ما هستند.
ما امروز هم نيازمند همت حاج همت، اخلاص كاوه و برونسي، توكل باكري، ابتكار باقري، مسئوليت پذيري زين الدين، سخت كوشي خرازي و كاظمي و ايمان صياد و چمران هستيم. اگر سيدالشهدا عليه السلام خورشيد هدايت است كه «ان الحسين مصباح الهدي و سفينه النجاه»، اينان با اقتدا به حسين عليه السلام ستارگان هدايت اند و «بالنجم هم يهتدون» راه را با اينها مي شود پيدا كرد.[11] حضور اجساد مبارک شهدا بهترين تذکري است به همه دانشگاهيان از استاد تا دانشجو که مبادا در زرق و برق ماديات ، مدرک و پست و مقام ، «هدف واقعي» و «خود » را گم کنيم . يادمان نرود ما در محضر خداونديم ، روزي، ما هم خواهيم مرد و به سراي ابدي خواهيم شتافت .
اين ‌كمترين اثري‌ است كه بر بودن اين عزيزان در جلوي چشم ما مترتب است و به تعبيري «وكفي بالموت واعظا» امّا اينها شهيد و الهام بخش هستند. چرا اکنون ؟ برخي نيز با اين بهانه که « چرا در زمان حضرت امام (ره)و قبل از اين ، به اين امر مبادرت نمي ورزيدند ؟ » در صدد شبهه آفريني و ايجاد بدبيني به اين طرح فرهنگي هستند .
و حال آنکه زمان حضرت امام (ره) ، فضاي جامعه و دانشگاه ، فضاي جبهه ، شهادت و ايثار بود و ضرورتي بر اجراي چنين طرح هائي احساس نمي شد ؛ علاوه بر شهادت تعدادي از دانشجويان ، و مشارکت دانشگاهيان در مراسم هاي شهدا ، بسياري دانشجويان و اساتيد شخصاً در جبهه حضورداشتند و با برگشت به دانشگاهها ، فرهنگ ايثار و شهادت را به مراکز آموزش عالي منتقل مي نمودند . اما در شرايط کنوني به دلايل متعددي از تهاجم فرهنگي گرفته تا اشتغالات دنيوي و ... ، ديگر خبري از آن فضاي ملکوتي نيست .
از سوي ديگر دفن اجساد مطهر شهدا در دانشگاه ها، مراکز علمي و ديگر مکان هاي عمومي برنامه اي بود که از سال 1380 و در راستاي زنده نگه داشتن خاطرات جانفشاني جوانان اين مرز و بوم مطرح گرديد هر چند به دليل مخالفت برخي تحقق نيافت. بر اين اساس ايجاد يادمانهاي شهدا در مراكز آموزش عالي با توجه به تعداد و تنوع جواناني كه در آن مشغول به تحصيل هستند در سوق دادن آنها به سوي اهداف و آرمانهاي معنوي مانند ايمان، جهاد ، شهادت و ايثار ، در تلطيف فضاي دانشگاه بسيار موثر است.
حضرت امام خميني (ره) در زمينه اهميت فرهنگ شهادت و نياز جامعه بدان مي فرمايد : « ... خون‌شهيدان‌ براي‌ ابد درس‌ مقاومت‌ براي‌ جهانيان‌ داده‌ است‌ و خدا مي‌داند كه‌ راه‌ و رسم‌شهادت‌ كور شدني‌ نيست‌ و اين‌ ملت‌ها و آيندگان‌ هستند كه‌ به‌ راه‌ شهيدان‌ اقتدا خواهندنموده‌ و همين‌ تربت‌ پاك‌ شهيدان‌ است‌ كه‌ تا قيامت‌ مزار عاشقان‌ و عارفان‌ ودلسوختگان‌ و دارالشفاي‌ آزادگان‌ خواهد بود، خوشا به‌ حال‌ آنان‌كه‌ با شهادت‌ رفتند.» آري شهيد روح عزت و آزادگي را در كالبد جان ملت مي دمد و آنان كه خود تسليم دشمن اند و در پي تسليم كشور به دشمن ، از نورافشاني شهيدان و تزريق روحيه عزت و غيرت و حماسه و فرهنگ شهادت به اين ملت و قشر نخبه آن بيمناك اند. شهيد نورافشاني مي كند و اين براي شب پرستان قابل تحمل نيست. شهيد و ارتباط با شهدا نورانيت و معنويت به ارمغان مي آورد و اين فضا را براي گفتمان پوسيده و منحط سكولار تنگ مي كند. گويا تدفين شهدا منجر به شكست تفكري خاص مي‌شود. براستي آنان كه سر به ولايت خورشيد نسپرده اند از نور هدايت ستارگان هم بهره اي نخواهند برد. در هر صورت هرگز نبايد به اين سمبل هاي مقاومت و اين سرمايه هاي عظيم ملي و نقش سازنده آنان بي توجه بود. همان طور كه مرحوم دكتر علي شريعتي در اهميت اين موضوع مي گويد: «... پرورش انسان - مذهب، اخلاق، تعليم و تربيتي- جز اين نيست كه همه انسان ها را با پيوند به اين نمونه هاي ممتاز، يعني تأسي به اينان كه «اسوه» اند و چشم داشتن در اينان كه «شهيدند» به انسان حقيقي يعني حقانيت انسان نزديك كنيم»[12] و به فرموده رهبر فرزانه انقلاب اسلامي ؛ « تکريم شهيدان، تکريم ايثار و اخلاص است. تکريم دلهاي نوراني و جان هاي لبريز از صفا و نورانيت است. از کار شما قدرداني مي کنم. رحمت خدا بر شهيدان عزيز باد.»شهدا ئي که در حال حاضر دفن مي شوند جسمي ندارندٰبلکه علامت ونمادي هستند براي ايثار ،شما هم قبول کرديد که يادمان بسازند ،اين در واقع همان يادمان است،نه قبرستان،ضمن اينکه مزار شهدا حکم مسجددانشگاه را دارد همانگونه که مسجد انسان را به فکر خدا وقيامت مي اندازد،شهدا هم اين نقش را دارند ،آيا مسجد سبب حزن انگيز شدن دانشگاه مي شود،ومگر ما چقدر مي خواهيم شاد باشيم وآيا شادي که انسان را به غفلت بيندازد مطلوب است،هر چيز به جاي خودش خوبست،بديهي است بايد محيط دانشگاه شاد باشد ،ولي مشاهده جمال شهيدان هم انسان را شاد مي کند . (لنتخذن عليهم مسجدًا)سوره کهف آيه 21 در داستان اصحاب کهف اشاره به ساختن بنائي مي کند تا ياد آنها در دلها بماند. [13]
[1] - سوره آل عمران، آيات 170 – 169. [2] - قيام و انقلاب مهدي، مقاله شهيد، استاد مطهري، انتشارات صدرا، 1374، ص90 – 66 . [3] - وسايل الشيعه ، حر عاملي ، دارالکتب الاسلاميه ، ج 1 ، ص 8 . [4] - قيام و انقلاب مهدي، پيشين ، ص 69 . [5] - آموزش عالي، توسعه و تقويت ارزشهاي اسلامي، احمد حيدري ، خبرنامه آموزش عالي . [6] - آيت الله جوادي آملي ، قداست دانشگاه اگر قوي‌تر از حوزه نباشد كمتر نيست ، خبرگزاري فارس ، 2/2/1385 . [7] - فرامرز رفيع پور ، موانع رشد علمي ايران و راه حل هاي آن،1381، ص 38-50 . [8] - توسعه و تضاد، فرامرز رفيع پور ، تهران : شرکت سهامي انتشار ، 1380 ، ص 552 . [9] -آثار و پيامدهاي فرهنگي فرهنگ ايثار وشهادت ، وبلاگ جاده خاکي ؛ ، دانشگاه و فرهنگ ايثار و شهادت ، مشهد : ستاره ها ، ج 1 و 2 ، 1385 . [10] -15 دي 1387،به نقل از شبکه خبر دانشجو. [11] - پابوس شهيدان دانشگاه شريف ، يک جانباز ، روزنامه کيهان ، چهارشنبه 13 ارديبهشت 1385 . [12] - دكتر علي شريعتي، مجموعه آثار ش 26، تهران: نشر آمون، چاپ هفتم، 1375، ص 561 . [13] - متن پيام حضرت آيت الله خامنه اي به مراسم تدفين شهداي گمنام، 3/8/87 .

( منبع : مقاله مروري بر فلسفه و آثار طرح ياد بود شهدا در دانشگاه ها ، عليرضا محمدي ، پرسمان ارگ ) (لوح فشرده پرسمان، اداره مشاوره نهاد رهبري، كد: 1/100114836)

آسيب شناسي روشنفكري در ايران؟...
ما را در سایت آسيب شناسي روشنفكري در ايران؟ دنبال می کنید

برچسب : دانشگاه, نویسنده : rdgb بازدید : 140 تاريخ : پنجشنبه 16 آذر 1396 ساعت: 19:24